رمان سروشان دارای سه شخصیت اصلی است:
شخصیت اول: راوی داستان
راوی داستان، کارمند سادهای است با مدرک کارشناسی ارشد که آرزوی داشتن پول هنگفتی را دارد تا از زندگی یکنواخت و تکراری کارمندی خلاص شود و به همراه همسرش به تفریح و مسافرت بپردازد.
شخصیت دوم: روح سلطانالعارفین، بایزید بسطامی
بایزید بسطامی در قرن 2 و 3 هجری قمری (بیش از هزار و صد سال پیش) در بسطام از توابع نیشابور میزیسته و بسیار عابد و مومن و وارسته و دارای کرامات و سخنانی بوده که از نظر باور عموم بیشتر افسانه و حکایت است و شاید هم کفرآمیز، و از نظر اهالی معنویت، باور پذیر.
شخصیت سوم: فرزانه
فرزانه استاد فیزیک دانشگاه تهران با گرایش فیزیک اتمی و مکانیک کوانتوم است. فرزانه عشق دوران نوجوانی راوی است که سالها پیش یکدیگر را گم کرده بودند و پس از چند ده سال راوی را مییابد.
*
راوی داستان در جلسات مختلف احضار ارواح، همصحبت روح بایزید میشود و با سخنان و کرامات این صوفی و عارف بلند مرتبه آشنا میگردد و از طرف دیگر فرزانه که پس از چند سالها مجدداً وارد زندگی او گردیده راوی را با گوشه هایی از فیزیک و مکانیک کوانتوم آشنا مینماید و، راوی این داستان شگفتزده میشود از تقابل سخنان و کرامات بایزید و فیزیک/مکانیک کوانتوم!!!
و نکته آخر اینکه این حکایت نیز مانند همه داستانها برگرفته از واقعیتی است که چاشنی تخیل نیز به آن اضافه گردیده است. تخیل یا واقعیت؟ آیا هر موضوعی را باید تخیل محض یا واقعیت محض دانست؟ آیا تخیلها میتوانند به واقعیت، و یا واقعیتها میتوانند به تخیلها بدل شوند؟ مگر نه اینکه قبلاً پرواز انسان تخیلی بیش نبود و امروز واقعیتی انکار ناپذیر.....
و این حکایت را بخوانیم و تفکر کنیم و بدانیم که اگر دانش مادی جوابگوی بعضی اتفاقات نیست شاید در حیطه دانش کوانتوم بتوان به جواب رسید.
رمان سروشان دارای سه شخصیت اصلی است:
شخصیت اول: راوی داستان
راوی داستان، کارمند سادهای است با مدرک کارشناسی ارشد که آرزوی داشتن پول هنگفتی را دارد تا از زندگی یکنواخت و تکراری کارمندی خلاص شود و به همراه همسرش به تفریح و مسافرت بپردازد.
شخصیت دوم: روح سلطانالعارفین، بایزید بسطامی
بایزید بسطامی در قرن 2 و 3 هجری قمری (بیش از هزار و صد سال پیش) در بسطام از توابع نیشابور میزیسته و بسیار عابد و مومن و وارسته و دارای کرامات و سخنانی بوده که از نظر باور عموم بیشتر افسانه و حکایت است و شاید هم کفرآمیز، و از نظر اهالی معنویت، باور پذیر.
شخصیت سوم: فرزانه
فرزانه استاد فیزیک دانشگاه تهران با گرایش فیزیک اتمی و مکانیک کوانتوم است. فرزانه عشق دوران نوجوانی راوی است که سالها پیش یکدیگر را گم کرده بودند و پس از چند ده سال راوی را مییابد.
*
راوی داستان در جلسات مختلف احضار ارواح، همصحبت روح بایزید میشود و با سخنان و کرامات این صوفی و عارف بلند مرتبه آشنا میگردد و از طرف دیگر فرزانه که پس از چند سالها مجدداً وارد زندگی او گردیده راوی را با گوشه هایی از فیزیک و مکانیک کوانتوم آشنا مینماید و، راوی این داستان شگفتزده میشود از تقابل سخنان و کرامات بایزید و فیزیک/مکانیک کوانتوم!!!
و نکته آخر اینکه این حکایت نیز مانند همه داستانها برگرفته از واقعیتی است که چاشنی تخیل نیز به آن اضافه گردیده است. تخیل یا واقعیت؟ آیا هر موضوعی را باید تخیل محض یا واقعیت محض دانست؟ آیا تخیلها میتوانند به واقعیت، و یا واقعیتها میتوانند به تخیلها بدل شوند؟ مگر نه اینکه قبلاً پرواز انسان تخیلی بیش نبود و امروز واقعیتی انکار ناپذیر.....
و این حکایت را بخوانیم و تفکر کنیم و بدانیم که اگر دانش مادی جوابگوی بعضی اتفاقات نیست شاید در حیطه دانش کوانتوم بتوان به جواب رسید.
Sorooshan
318Sorooshan
318Product Details
ISBN-13: | 9786008830481 |
---|---|
Publisher: | Mehran Masdari |
Publication date: | 03/11/2021 |
Sold by: | Barnes & Noble |
Format: | eBook |
Pages: | 318 |
File size: | 164 KB |
Language: | Persian |