برشی از مقدمهی کتاب
سروده هایی كه در این دفتر مشاهده می كنید، محصول سرایش طی یك زمانبندی یك ماهه می باشد. صرف نظر از محتوا در تمامی آنها فرم غزل بكار گرفته شده است. ممکن است بارها از خود پرسیده باشیم:
«آیا ـ با تولد شعر نیمایی، سپید، موج نو و سایر سبکهای آوانگارد ـ زمان مرگ قالب های كهن شعر فارسی فرا رسیده است؟
اگر تلقی ما ازكهنه و نو، فقط در سطح و فرم باشد. قاطعانه جواب خواهیم داد: «آری!»، اما اگر تحول شعر فارسی را زیر بنایی ببینیم، هرگز دربند فرم باقی نمی مانیم. نیاز به وارد كردن شعر به عرصهی پویای زندگی. به عبارت دیگر تصویر زندگی، باتمام تلخی ها و شیرینی های آن در شعر، تمامت حرف است.
با تعریفی كه امروز از شعر می شود، به راحتی می توان شعر را از غیر شعر تشخیص داد. اگر شعر، «شعر» باشد. آن را می توان در هر قالبی آورد. مانند سادگی، شفافیت و پاكی تحسین برانگیز آب. آب زلال در هر ظرف كه در آید، آب است. چه در كوزه یی سفالینه، چه در ظرفی مسین، یا در لیوانی خوش تراش از بلور. اما باید انصاف داد، آب در كدام ظرف گواراتر است؟
امروزه شاعری، هنر قافیه بافی، بازی با عروض، یا استعداد آوردن صنایع عجیب و غریب بدیع، حراج واژه های مغلق و خرج كردن زبان دشوار و متكلف نیست. شاعر قبل از هر چیز باید «شاعر» باشد. یعنی دارای «نگاه شاعرانه». شاعر كسی است كه به هر چیز نگاه می كند قدرت تبدیل آن را به شعر دارد. شاعری، داشتن یك نگاه و بینش هنرمندانه و عمیق به انسان و جهان هستی است؛ سرایش بر مدار عاطفه و احساس؛ دركی ظریف و همه جانبه از حیات وجوهر آن یعنی عشق. شاعر عاشق ترین است.
با این برداشت از سخن دل آیا آن كه در بند فرم است [چه نو چه كهنه] و به فرم بند كرده، ازدرونمایهی شاعری غافل نیست؟
به اعتقاد من در محك زدن یك شعر، باید نخست دید آیا آن شعر، شعر است یا نه. بعد وارد هر بحث دیگری سر فرم و... شد. فرم همیشه تابعی از محتواست و قابل تغییر.
برشی از مقدمهی کتاب
سروده هایی كه در این دفتر مشاهده می كنید، محصول سرایش طی یك زمانبندی یك ماهه می باشد. صرف نظر از محتوا در تمامی آنها فرم غزل بكار گرفته شده است. ممکن است بارها از خود پرسیده باشیم:
«آیا ـ با تولد شعر نیمایی، سپید، موج نو و سایر سبکهای آوانگارد ـ زمان مرگ قالب های كهن شعر فارسی فرا رسیده است؟
اگر تلقی ما ازكهنه و نو، فقط در سطح و فرم باشد. قاطعانه جواب خواهیم داد: «آری!»، اما اگر تحول شعر فارسی را زیر بنایی ببینیم، هرگز دربند فرم باقی نمی مانیم. نیاز به وارد كردن شعر به عرصهی پویای زندگی. به عبارت دیگر تصویر زندگی، باتمام تلخی ها و شیرینی های آن در شعر، تمامت حرف است.
با تعریفی كه امروز از شعر می شود، به راحتی می توان شعر را از غیر شعر تشخیص داد. اگر شعر، «شعر» باشد. آن را می توان در هر قالبی آورد. مانند سادگی، شفافیت و پاكی تحسین برانگیز آب. آب زلال در هر ظرف كه در آید، آب است. چه در كوزه یی سفالینه، چه در ظرفی مسین، یا در لیوانی خوش تراش از بلور. اما باید انصاف داد، آب در كدام ظرف گواراتر است؟
امروزه شاعری، هنر قافیه بافی، بازی با عروض، یا استعداد آوردن صنایع عجیب و غریب بدیع، حراج واژه های مغلق و خرج كردن زبان دشوار و متكلف نیست. شاعر قبل از هر چیز باید «شاعر» باشد. یعنی دارای «نگاه شاعرانه». شاعر كسی است كه به هر چیز نگاه می كند قدرت تبدیل آن را به شعر دارد. شاعری، داشتن یك نگاه و بینش هنرمندانه و عمیق به انسان و جهان هستی است؛ سرایش بر مدار عاطفه و احساس؛ دركی ظریف و همه جانبه از حیات وجوهر آن یعنی عشق. شاعر عاشق ترین است.
با این برداشت از سخن دل آیا آن كه در بند فرم است [چه نو چه كهنه] و به فرم بند كرده، ازدرونمایهی شاعری غافل نیست؟
به اعتقاد من در محك زدن یك شعر، باید نخست دید آیا آن شعر، شعر است یا نه. بعد وارد هر بحث دیگری سر فرم و... شد. فرم همیشه تابعی از محتواست و قابل تغییر.
dr tbyd khak
dr tbyd khak
Product Details
BN ID: | 2940155974345 |
---|---|
Publisher: | ?????? ???? ?????? |
Publication date: | 02/09/2019 |
Sold by: | Smashwords |
Format: | eBook |
File size: | 253 KB |
Language: | Persian |